«شهرستان بوکان»
وجه تسمیه
بوکان (کردی: بۆکان، Bokan) مرکز شهرستان بوکان در استان آذربایجان غربی ایران است. زبان مردم این شهر کردی سورانی است. جمعیت شهر بوکان براساس سرشماری سال ۱۳۸۵، ۱۴۹٬۳۴۰ نفر بودهاست.همچنین این شهر بعد از شهرهای ارومیه و خوی در استان آذربایجان غربی بیشترین جمعیت شهری را دارا میباشد. شهر بوکان در ۳۶ درجه و ۳۱ دقیقه عرض شمالی و ۴۶ درجه و ۱۲ دقیقه طول شرقی نسبت به نصف النهار گرینویچ قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریای آزاد ۱۳۷۰متر میباشد.
روایات زیادی در مورد ریشه نام این شهر وجود دارد. اختلاف نظر در مورد نام بوکان در میان نویسندگان و روایتگران از آنجا پدید آمده که بوکان با وجود قدمت فراوان، تاریخ مدونی ندارد. کشفیات هیئت باستانشناسی در سال ۱۳۵۰ و مطالعات پس از آن نشان داده منطقه بوکان از قدیم پادگان اشکانیان و ساسانیان بودهاست. آثار باستانی زیادی که در این منطقه به دست آمده مؤید همین نظریهاست
یکی از روایات در مورد ریشه نام بوکان این است که «بو» به معنی سرزمین و «کان» به معنای معدن بوده و بوکان به معنی سرزمین معادن است.
اما این نظریه تنها در صورتی درست است که ما این اسم را با لهجه فارسی تلفظ کنیم یعنی «بوکان Bookan»، در حالی که ساکنین این شهر و اکثر مردم کرد زبان آن را بصورت «بوکان Bokan» ادا میکنند.
از دیگر روایات مشهور این است که بوکان از دو کلمه «بوک» به معنی عروس و «آن» که علامت جمع است تشکیل شده و معنی عروسان یا عروسها را میدهد. گویا بوکان در مسیر چند راه قرار داشته و اغلب روستائیانی که هنگام عروسی، عروسشان را از یک ناحیه به ناحیه دیگر میبردهاند، از این روستا عبور میکردند و در پیرامون چشمه آب بزرگ و مشهور این شهر که کردها آن را « حهوزه گهوره (Hewze Gewre)» به معنی «آبگیر بزرگ» مینامند، به رقص و پایکوبی میپرداختند و از این رو این شهر به بوکان معروف شدهاست.
نظریه ی دیگری وجود دارد که نام شهر را برگرفته از کلمه ی «بک» به معنی خدا میداند. با اضافه شدن ا و ن در آخرِ نام میتوان گفت بوکان به معنی «سرزمین خدایان» است. این نظریه بسیار کهن است (مربوط به تمدن ماننایان. ایزیرتو) و به دلیل شرایط سیاسی و منطقهای تاکنون ناگفته ماندهاست.
نظریه دیگر در مورد وجه تسمیه شهر چنین است: شهر بوکان به دور چشمه بزرگ «حهوزه گهوره» شکل گرفتهاست. به چنین چشمههایی در زبان کُردی «کانی Kani» گفته میشود. واژه «بو Bo» در زبان کردی کاربردهای مختلفی دارد که اغلب در شکل ترکیبی به کار برده میشود؛ مانند«بو کوی؟(کجا؟)».
اما چگونگی ترکیب این کلمات و شکلگیری واژه بوکان بر اساس این نظریه از این قرار است که: در زمانهای قدیم هنگامی که زنان قصد شستن وسایل خانه را داشتند آنها را با خود برداشته و به سمت رود یا چشمهای که در نزدیکی محل اقامتشان بوده میبردند. ساکنان اطراف بوکان نیز به همین ترتیب، برای شستن ظروف و وسایل خود به این کانی یا حوض میرفتند و هنگامی که کسی سراغ نفری را که جهت انجام این امور به «کانی» رفته بود، میگرفت، نزدیکان وی در پاسخ میگفتند: «او به کانی رفتهاست» و به زبان کردی «چوه بوکانی» یعنی به «چشمه رفتهاست». بدین ترتیب واژه «بوکانی» به افرادی گفته میشد که رفت و آمد زیادی به «کانی» مزبور انجام داشتند و سپس کم کم در آنجا ساکن شدند.
امروز حوض گوره (حهوزه گهوره)، در مرکز شهر واقع است و با آب گوارا و بی پایان خود آب امیرآباد (بوکان) را تأمین میکند. این چشمه که چشمهای جوشان است و آب آن از سفرههای زیرزمینی تأمین میشود نزد اهالی شهر از نوعی دلبستگی و جایگاه خاصی برخوردار است.
قبل از اسلام
این شهرستان در حدود ۳۰۰۰ سال قبل تحت نام ایزیرتو پایتخت تمدن مانناییان بودهاست. به دلیل نبودن موزه و امکانات کافی در این شهرستان آثار این تمدن به کوچکی دیده و بیان میشود نمونههای از آثار به تاراج رفته اش در موزههای جهان از قبیل موزه توکیو و موزه ارومیه دیده میشود. این تمدن در مناطق کردنشین شمالغربی ایران سکنی داشتهاند. وجه بارز هنر ماننایی ظرافت و زیبایی وصف ناپذیر آن است که در تمدنهای معاصر آنها کم نظیر است. هنر معروف آنها ساخت آجرهای لعابدار بودهاست. آجرهای با طرحهای رنگین که طرح آنها پس از گذشت حدود ۳۰۰۰ سال تقریباً سالم باقی ماندهاند. نمونه بسیار زیبایی از این آجرها در موزه شرق کهن توکیو یافت میشود.
قاجاریه
بوکان در دوران حکومت ناصرالدین شاه قاجار روستایی کوچک بود که دارای کمتر از ۱۴ خانوار و جمعیت آن حدود ۱۰۰ نفر بوده. این روستا جزو یکی ایلهای قدیمی بنام خالکی یا دراصلاح دیگر خاکی بودهاست. ایل خالکی که بر روستاهای مانند بوکان و سردشت در آن زمان حکمرانی میکرد. بزرگان بوکان در آن دوران از این روستا کوچک به مهاباد کوچ کردند. روستای علی آباد که قبل از حکومت سردارهای نامی چاوان نام داشت. به محبوبیت فرزند ارشد سردارکل علی خان مکری درآمد و تحت حکمرانی پدرش درمنظقه نشست. سردار سیف الدین خان در اطراف چشمهٔ خروشانی که در آبادی کوچک بوکان در سمت شمالی قرارداشت. در نزدیکی آن قلعهای برروی تپه نزدیک به چشمه که همان حوض بزرگ امروزی بوکان است بناد کرد. این قلعه جلوه و شکوه خاصی به منطقه(بوکان, سردشت, مهاباد) سردار سیف الدین خان مکری میبخشید و از آن دوران به عنوان نمادی در شعر شاعران و سخن وران این منطقه بسیار مورد توجه قرار گرفتهاست. که امروزه درکمال سهل نگاری مسولان شهری بوکان این قلعه بجز خرابهٔ از آن چیزی دیگر باقی نماندهاست.
جنگ جهانی اول
بوکان در جنگ جهانی اول هم در امان نماند پیشروی روسها و عثمانیها به منتطقه بوکان سبب ویران شدن این منطقه گردید. سپس بعد از عقب نشینی عثمانیها و روسها سبب شد که منطقه به تاراج برود. نیروهای ایرانی نیز به علت بوجود آمدن این اوضاع نابسمان دست به غارت اموال مردم زدند و تجاوز این غارتگران ارمغانی جز قطحی و گرانی و بیساری از مشکلات آن زمان برای مردم درپی نداشت.
اقدامات مهم تاریخی
· نخستین درمانگاه بوکان در سال ۱۳۲۶ با پزشکی دکتر«فریدریش آلمانی» جراح و دستیاری همسرش آغاز به کار کرد.
· اولین روزنامه هم بنام هلاله در اسفند ماه ۱۳۲۴ از چاپخانه بوکان منتشر شد و اولین گروههای کوهنوردی به شیوه نوین در سالهای ۱۳۴۷ الی۱۳۵۰ توسط دبیرانی که از مرکز و شهرها به این شهر آمده بودند برپا شد.
· جمعیت بوکان در زمان ناصرالدین شاه قاجار هنگام تملک سردار»عزیزخان مکری«داماد امیر کبیر بخش کوچکی بوده و بیشتر از صد خانوار در آن نبودهاند. اولین مدرسه ابتدایی به شیوه ی نوین در سال ۱۳۰۷ دایر گردید
· سفر ژاگ دمورگان و خاطرات جهانگردان به بوکان
جمعيت و تقسیمات سیاسی
طبق قانون تقسیمات کشور، درسال ۱۳۱۶ش بوکان به عنوان بخش در شهرستان مهاباد در استان آذربایجان تشکیل شد. درسال ۱۳۶۹ شمسی ، طبق تصویبنامة هیئت وزیران وهمچنین تلاشهای نماینده آن زمان ، شهرستان بوکان به مرکزیت شهر بوکان مشتمل بر دو بخش تشکیل شد.واز مهاباد به کلی جدا گردید.
جمعیت این شهرستان طبق آمار تخمین زده شده و محاسبه شده در سال ۱۳۹۰ به ۲۸۰٬۰۰۰ نفر میرسد اما بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت شهرستان بوکان برابر با «۳۰۸,۲۰۴» نفر بودهاست، که از این تعداد «۴۸۸,۱۰۲» نفر آنان مرد و«۸۲۰,۱۰۱» نفر آنان زن بودهاند. همچنین شهرستان بوکان دارای ۲ بخش به نامهای مرکزی و سیمینهاست و ۷ دهستان دارد.
بخش مرکزی دهستانهای آختاچی، ایل تیمور، ایل گورک و بهی فیض اله بیگی و بخش سیمینه دهستانهای آختاچی شرقی ـ آختاچی محلی و بهی دهبکری را شامل میشود.
ابنیه تاریخی
مقبره سردار
مقبره تاریخی سردار که مربوط به دوره قارجهاست که امروزه در پارک عمومی ملت شهربوکان قرارگرفتهاست. این مقبره در انتهای پارک قراردارد.مقبره در سطح ۱۹۸ متر مربع و دارای یک گنبد مرکزی، ایوان و دو دهلیز در طرفین است. مصالح به کار رفته در پی بنا از سنگ لاشه به صورت، دیوارها، گنبد و طاقها از آجر چهار گوش است. در ضلع جنوبی – ورودی بنا – ایوانی با دو ستون سنگی قرار دارد. این مقبره محل دفن خانواده « عزیز خان مکری» داماد امیرکبیر و فرمانده کل قشون ناصرالدین شاه بودهاست. مقبره سردار به عنوان یکی امکانهای مهم تاریخی شهر ثبت شدهاست و نزد مردم از محبوبیت خاصی برخوداراست.
تپه باستانی قلایچی
بوکان هویت تاریخی خود را از (قلعه باستانی قلایچی) در مجاورت روستای قلایچی در هشت کیلومتری شمال شرقی بوکان میگیرد؛ که بازمانده یکی از مراکز بسیار مهم تمدن (ماناها) در هزاره اول پیش از میلاد مسیح در حوزه شمال غرب ایران که برخوردار از تمدن و قانون بودند؛ است. حاکمان قلعه تاریخی قلایچی معبد این قوم متمدن بودند که نزدیک به سه هزار سال پیش مدت زمانی در این ناحیه سکونت و حکم رانی کردهاند وآنچه از اجزای معماری این تمدن کهن در این قلعه باستانی به دست آمده با تمدنهای مشابه و هم زمان خود از جمله (حسنلو) در نقده و (زیویه) در سقز که از نظر جغرافیایی با قلعه (قلایچی) هم حوزهاست، قابل مقایسه و برابر دانست به گونهای که آثار معماری مکشوفه از نظر مشخصات و نقشه بیش از هر چیز بیانگر یک معبد بزرگ است.
غار عمیق قلایچی
این غار عظیم با دهانهای بزرگ به قطر ۸ متر، سالها با داستانهای فراوان پر رمزو رازترین مکان نامشکوف بوکان بود تا اینکه در سال ۱۳۸۱ نخستین تیم منتخب از کوهنوردان بوکان با جسارت و از جان گذشته گی زیاد موفق به فرود از چاه نخست این غار به طول ۱۱۰ متر شده و توانستند حس کنجکاوی اهالی را تا حدودی ارضا نمایند، سپس در سال ۱۳۸۴ تیم مجهزتری به سرپرستی زنده یاد مقبل هنرپژو کوهنوردی عضو تیم ملی توانست سه تالار عظیم این غار را بعد از چاه مورد شناسایی و طول مسیر پیمایش شده این غار را به حدود ۳۰۰ متر برساند. ازآن سال ببعد تیمهایی وارد این غار شده و هرکدام مقداری از آن را بازدید کردند تا بالاخره تیمی از باشگاه سنگنوردان بوکان موفق به پیشروی بیشتر و نقشه برداری حدود ۴۰۰ متر ازاین غار برای اولین
نظرات شما عزیزان: